ادامه مطلب...
در گذر گاه زمان؛
خیمه شب بازی دهر،
با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشقها می میرند
رنگ ها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست،
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می ماند......
در شیشه سس!
طبق معمول مامانم بابامو صدا زد که بیاد دره شیشه سس رو باز کنه
پدرم بعد از کلی کلنجار رفتن نتونست دره شیشه سس رو باز کنه
مادرم منو صدا زد و منم خیلی راحت درش رو باز کردم و به بابام گفتم : اینم کاری داشت
پدرم لبخندی زد و گفت :
یادته وقتی بچه بودی و مامانت منو صدا میزد تو زود تر از من میومدی و کلی زور میزدی تا دره شیشه سس رو باز کنی ؟؟؟!!!!!
... ... ... ... یادته نمی تونستی ...
یادته من شیشه سس رو میگرفتم و کمی درش رو شل میکردم تا بازش کنی و غرورت نشکنه ...
اشک تو چشمام جم شد ...
نتونستم حرفی بزنم و فقط پدرم رو بغل کردم !
انگار همین دیروز بود که عشق در رابطهتان بسیار شیرین و تمامنشدنی به نظر میرسید. اما خیلی زود، قول و قرارهایتان فراموش شد. روزهایی که مدام دوست داشتنش را در گوشتان زمزمه میکرد گذشته است. حالا دلتنگ گرمای آغوشش هستید و از خودتان میپرسید: عشم ما کجا رفت؟ پس اگر عشق از بین رفتنی است ممکن است تاثیرات بدی روی ازدواج داشته باشد.
خوشبختانه خیلی از ازدواجها به آن نقطه نمیرسد اما خیلی از افراد هم هستند که فشارهایی اینچنینی را در ازدواج خود تجربه میکنند. در زیر میخواهیم به اختصار به چند مورد از عواملی که میتواند به ما برای درک معنای عشق و رابطه و اینکه چرا گاهی عشق در رابطه تدریجاً محو میشود، اشاره کنیم.
1. توقع نابجا: خیلیها قبل از اینکه وارد صحنه اصلی ازدواج شوند، تصور میکردهاند که یکی از اسطورههای روابط عاشقانه هستند. توقع دارند که عشق و لطافت رابطه همیشه وجود داشته باشد اما هیچکدام از اینها واقعی نیست و فقط خیال باطل است و منجر به ناامیدی میشود. آنها نتوانستند درک کنند که داستانهای عشقی که در فیلم و کتاب میبینند و میخوانند فقط نمود یک رابطه غیرواقعی است. وقتی پای سفره عقد مینشینند تصور میکنند که رویاهایشان به حقیقت پیوسته است اما بعد از گذشت چند سال از ازدواجشان به این نتیجه میرسند که همه چیز خیالی بیش نبوده است.
اما در ازدواج توقعات درست و منطقی هم میتواند وجود داشته باشد، مثل عشق، توجه و حمایت همسر. اما حتی اینها هم ممکن است برآورده نشوند. بنابراین عاقلانه است که این واقعیت را در نظر داشته باشیم که حتی در بهترین ازدواجها هم ممکن است فرد تنها، خسته و ناامید باقی بماند.
2. ناسازگاری: معمولاً خیلی طول نمیکشد که زوج ازدواج کرده متوجه شوند که آنقدرها که در دوران نامزدی تصور میکردند سازگاری ندارند. حالا میبینند که هیچ وجه اشتراکی با هم ندارند و هیچ روزی نیست که از ازدواجشان اظهار پشیمانی نکنند. تصورشان این است که همسرشان زوج مناسبی برای آنها نیست و ازدواجشان فقط یک اشتباه بزرگ بوده است.
ممکن است گاهی شباهتهایی در سلیقه و شخصیتشان پیدا کنند اما تفاوتهایشان معمولاً عمدهتر و شاخصتر است. همه اینها باعث میشود که وقتی مشاجره و مشکلی پیش بیاید، مصالحه و آشتی کردن سختتر شود.
3. مشاجرات و کشمکشهای مداوم: دعوا کردن، داد کشیدن، شکوه و شکایت کردن مداوم و عصبانیت به طریقی مخرب ابراز میشود. وقتی این اتفاق میافتد، مکالمه بین دو نفر به یک میدان مبارزه تبدیل خواهد شد که در آن هرکس از نظر و عقیده خودش دفاع میکند و کلمات دیگر ابزار برقراری ارتباط نیستند و به سلاح برای هر فرد تبدیل میشود. این کلمات ناراحتکننده باعث سرد شدن عشق آنها میشود.
در زیر به برخی از عوامل مرتبط با دعواها و مشاجرات زوجها اشاره میکنیم:
• مشکلات مالی
• وظائف والدین
• خیانت
• روابط جنسی
4. احساس نفرت: عشق شما ممکن است به تدریج با متضاد آن که خودخواهی و نفرت است جایگزین شود. بااینکه ممکن است هنوز عشقی در دلتان وجود داشته باشد اما صدای نفرت بلندتر است. بیعاطفگی، ترس و غرور دلتان را مثل سنگ کرده است و ارتباط دوباره در ازدواج را سختتر میکند.
5. تسلیم شدن: متاسفانه بعضی از زوجها آنقدر به ازدواج بدون احساسشان عادت میکنند که امید هیچ تغییری ندارند. تصور میکنند که زندگی زناشویشان دیگر هیچوقت درست نمیشود. حتی تصور میکنند که هر کاری از دستشان برمیآمده انجام دادهاند اما چیزی که شکسته است دوباره درست نمیشود. به این نتیجه میرسند که طلاق و جدایی آخرین راهحل آنهاست.
توقعات نابجا، ناسازگاری، مشاجرات، نفرت و تسلیم شدن فقط چند مورد از عواملی است که موجب بیعشق شدن روابط میشود. اما اگر قطعیت داشته باشید و هر دو با هم همکاری کنید، این مشکلات قابل حل هستند.
مثبت اندیش باشید !!!!!

ادامه مطلب...
عشق در دل ما پايدار است ، محبت در چشمانت آشكار است ، چشمانت همچون ماه ندارد همتا ، افسوس كه در آزمايش وفاي ما كردي خطا .
خندیدن یعنی رقص و پای کوبی دل
اما گریه و اشک یعنی درد و خون ریزی دل
پس سعی کن همیشه دل را برقصانی
نه اینکه باعث درد و خون ریزی دل شوی
در دل خود و چه در دله دلدار
شايد فاصله ها بتوانندنگاه ها را از هم دور كنند ولي قدرت اين راندارند كه يادها را ازهم دور كنند
آن چشم ها هنوز رهایم نمیکنند فکری به حال دغدغه هایم نمیکنند آن چشم های آبیه دریاییت هنوز از ساحل سکوت رهایم نمیکنند من دفتری پر از غزلم ازترانه ام لب هایت عاشقانه هجایم نمیکنند...
صبر کردن دردناکه وفراموش کردن دردناکتر ولی از این دو دردناکتر اینه که ندونی باید صبر کنی یا فراموش
يادمه دبستان بودم معلم مون داشت املا ميگفت صفحه ام ديگه جا نداشت گفتم اجازه خانم برم صفحه بعد؟
قربون سادگي بچگيم برم
اگه کسی بهت گفت دوستت دارم ؛
آروم بغلش کن ، نازش کن ، سرشو بذار روی شونت و یواش در گوشش بگو :
خوب بسه دیگه پاشو خیلی خندیدیم !
اونجایی که تو درس میخوندی ما مدیر مدرسه بودیم !
میگن : تنبلی مادر همه عادت های بد ماست !
ولی خب به هرحال مادره و احترامش واجبه !
رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟
میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!